امروز خیلی فکر کردم
راه رفتم فکر کردم
نشستم فکر کردم
دراز کشیدم فکر کردم
ایستادم فکر کردم
توی هر حالتی که فکر کنی
فکر کردم
به این نتیجه رسیدم
روز اول
که به دنیا اومدم
دکتر ضربه زد بهم
تا جون گرفتم
نفسم بالا اومد
و زندگیم شروع شد
هر بار که توی زندگی
یه ضربه وارد می شه
باید دوباره جون گرفت
باید دوباره زندگی کرد
باید زندگی رو دوباره جریان داد
باید از نو شروع کرد
چون قبلا تونستم
باز هم می تونم
---------------------------------
پ ن : من تنها می رم ٫ تنهای تنها