ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
(بریده ام)
صدای شکستن می آید بانو ...
خسته ام بانو
از بس که قرص های فریب را
مشت مشت به خویشتنم خورانده ام
از بس که التماس کردم به حافظ
که کلامت خداحافظ نباشد
تو به فراموشی می سپاری
عذابی که از تو به ارثم رسیده
و من حالم بهم می خورد
از هر چه بوی یاد تو را می دهد
عفونت احساسم روز به روز بیشتر می شود
که این آثار تکرار مصیبت دوست داشتن است
دوست داشتم می توانستم دل بکنم
از بوی تو
از برق چشمانت
که با خنده هایت چند برابر می شود
بانو !!!!
کاش بی تو آب از آب تکان نمی خورد !!!!
-----------------------------------------
پ ن : درد نامرد است ...