ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
شک ندارم
که یکی از صفحه های دفترت
کاریکاتوریست از من
از حماقتم
که آنرا چند برابر کشیده ای
اما ندانستی که شاید
این همان چهره ی معصوم عشق باشد
بارها قسم خوردم
قسم خوردم که
تو
کاشف عنصر خیانت بودی
و
من
طعمه ی آزمایشگاهی این کشف هرزه
شیمیایی های ذهنت مادرزادیست
و
من
بدون ماسک
در هوایت نفس کشیدم
و تو هی خندیدی
و تو هی می خندی
درمان این سر دردها
و حملات من
دست تو نیست
اما کیمیا گری را می شناسم
که به اندازه ی دردهای من
داروی شفابخش دارد
اما افسوس
افسوس ک فرسنگ ها از او
دور و سیاه شده ام
در وجودم ٫ از وجودم
مهره های سوخته را بر می دارم
با یک حرکت خودت
به این گمان که من بیرون می روم
از بازی بیرون می روی
و من به مات شدنت ;
بلند بلند دوست دارم بخندم
اما …
به چشمهایی می نگرم
که سالیان سال حرمتم بود
به لبهایی می نکرم
که سالیان سال در هوایش
هر چند مسموم ٫ نفس کشیدم ;
لبخندی می زنم
و در خویشتنم
آه می کشم …
---------------------------------
پ ن : ...
قشنگ بود ...
merC