ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
می خواستم - های نشده در زخم فرو می رفت
از پشت حرف های تو کسی می رفت
از اینکه گفته شده تا.. بیشتر پشیمان بود
از اینکه نگوید تا... هرچه بیشتر می رفت
تو عجیب مانده بین بگو - نگو
کلماتی که شبیه صابون از تو در می رفت
بین من و تو پر از گفته های قورت داده شده
احساسات خفه شده که گاه سر می رفت
یک ابهام گیج و مست از تو تا من جاری
کسی غرق شده،قایقی بی خیال می رفت
انتظارهای مکرر و درهای بسته
کسی شبیه من قطره قطره آب می رفت