ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
آتش گرفتم امشب از نگاه هایت
هر چند این نگاه ها آن نگاههای قدیمی نبود
اما هنوز آتشم می زنند
هنوز حالی به حالی ام می کنند
هنوز دلم را می لرزاند
هنوزم همان جادوی سیاه
که روز اول سحرم کرد
کار می کند
دلم می لرزد
چشمانم تر می شوند
دستانم ناخودآگاه گارد می گیرند
برای حمله ور شدن به سمت دستانت
قلبم تند می زند
صدایم می لرزد
آماده می شوم
برای دل به دریا زدن
غرق شدن
تو شدن
تا لب به سخن می گشایم
می گویی : خوش باشی ٫ رسیدیم باید بروم
لعنت به این اتوبان ها و خیابان ها
عجله که داشته باشی
عمری طول می کشد
اما
چه زود رسیدیم
مثل همان روز آخر
که زود به آخر داستانمان رسیدیم
---------
خرداد ۱۳۹۰