ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گاهی وقتها
کسی هست
که فاصله اش با تو
کمتر از بندی از انگشت است
اما ٫ نمی بینی
هست اما نمی بینی
اما زمانی می رسد
که نیست
کسی که می خواهی باشد
کسی که باید باشد
کسی ٫ فرق نمی کند
تنهایی خفه ات می کند
حرف ٫ حرفهای تلنبار شده
در دلت ٫ می خواهند فوران کنند
همچون گدازه های آتشفشان
می سوزانند ٫ درونت را
درست لحظه ای
که می خواهند فوران کنند
چشمانت به چشمانش می افتد
دستانت گرم می شود
دلت جان می گیرد
حرف می زنی
حرف می زند
حرف می زنی
حرف می زند
درونت آرام می گیرد
آرام می شود
نمی دانم چه شده
اما هر چه که شده
خوب بوده ٫ خوب هست
آرامی ٫ برای لحظه ای کوتاه
اندکی ٫ نه خیلی طولانی
آرامش را احساس می کنی
و آرزو می کنی
این آرامش ٫ همیشگی
بماند ٫ مداوم ٫ ابدی
-----------------------------------
پ ن : امروز گیر کردم رو حرف
الکیــــــا ٫ حرف می زنم . اما حرف می زنم
باز هم میگم که فوق العاده مینویسی
میسی
من برم بخوابم دیگه
fogholade mikhonishon
mamnonam azizam
Amir Hichi Nemitoonam Begam Ghofl Kardam,Faghat Mersiiiiiiiiiiiii
khahesh mikonam azizam , man mamnonam
dar zemn ehtiaji nist ke ghofl koni ;)