ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به اتاق برگشتم ،
دخترک در زیر نور نوازش بخش صبح گاهی ،
طاق باز ،
در پهنای تخت خواب
با دست های باز
صلیب وار ،
خوابیده
و مالک مطلق باکرگی خویش بود
تمام پولی را که باقی مانده بود ،
روی بالشت گذاشتم
و با بوسه ای بر پیشانیش
از او خداحافظی کردم
خانه ،
مثل تمام فاحشه خانه های وقت سحر ،
نزدیکترین جا به بهشت بود
--------------------------------------ادامه دارد/می دهم------
پ ن : ......