بانو هنوز بازی می کند
با کلمات
با ……. اما
کاش می دانست
کاش …. و
و تنفر من
از این شکلکهای نوشتاری بیشتر می شود
این روزها
بیشتر از دو نقطه دی
بیشتر از دو نقطه دو پرانتز
استفاده می کنم
----------------------------------------------
پ ن : ندارد ٫ ندارم ...
این روزها
بیشتر از هر زمانی
اطمینان دارم
من در عرصه بازیگری
خیلی زودتر از چیزی
که خودم هم فکر می کنم
به اوج می رسم
آنقدر طبیعی زنده ام
که خودم هم باورم شده
رضایت مادر ٫ شادمانی پدر
از حال و روزم را که می بینم
مطمئن می شوم
اسکار هم می گیرم
-------------------------
پ ن : ... ندارم همچنان
پدر و مادرم را صدا کردم
بنشینید
لطفا فقط گوش دهید
چیزی نگویید
این روزها فقط وقت شنیدن است
طاقت شنیدن ندارم
آماده اید؟ و
قلبم را در می آورم
پهنش می کنم
مرتب و بی ایراد در جلویشان
مادرم بی اختیار اشک می ریزد
پدر با فشار دست نفسهایش را کنترل می کند
که مبادا بیشتر بشکنم
که اشکی نریزد
و من نابود تر از آنی می شوم که بودم
---------------------------------------------
پ ن : ...
بانو می خندد
بانو هنوز بازی می کند
با کلمات
با ……. اما
کاش می دانست
کاش …. و
و تنفر من
از این شکلکهای نوشتاری بیشتر می شود
این روزها
بیشتر از دو نقطه دی
بیشتر از دو نقطه دو پرانتز
استفاده می کنم
-----------------------
پ ن : ...
رسم دنیاست
این روزها
این گونه
وگرنه تقصیر از تو نیست
که من هنوز
تو را
با همان شناسه ی خاصت
صدا می کنم
و تو پاسخ می دهی !!! شما؟؟؟
---------------------------------------------
پ ن : ...