دیگران که هیچ ٫ از یاد خودم هم بروم
------------------------------------
پ ن : ...
که اگر بروی
که ناز کنی
که بشکنی
می آیم
می خرم
و حتی می شکنم
غافل از اینکه
انسان هم روزی تمام می شود
-------------------------------
پ ن : ...
رهـــــــــــــــــــــــــــایم کـرد
جایــــــــــــــــــــــم گذاشت
در میان هـــــــــــــیاهـوهـــا
جمعیت ٫ غریــــــــــبه هــــا
چه خـــــــــــــــــواســـتـه و
چه ناخواســــــــــــــــــــــته
امـــــــــــا ٫ نمی دانــــست
که ایـــــــــــــــــــــــن روزها
بیش از هر چــــــــــــــــیزی
آمادگی گم شــــدن را دارم
-------------------------
پ ن : دیگر پیدا نمی شوم
مخاطب خاصی در کار نیست
خواننده ی خاصی هم همینطور
این مره گی ها
خواننده ای ندارند ٫
و بسیاری از اوقات مخاطب خاص
نمی تواند داشته باشد
چون زندگی من است
عاشقانه های ماست (که نداریم)
عشق بازی های ماست (که نمی کنیم)
لحظه لحظه هایی است
که با تو می گذرد (که پیش نیامده هنوز)
کسی نیست که اولین کارهایش مرور اینها باشد
و تو ٫ تو هم که ....
----------------------------------------------
پ ن : ندارم . ندارد
بانو آمد ...
بانو با مهر آمد ...
بانو صدایش آمد ...
بانو خندید ...
و من هم ...
و گریه هم ...
بانو مثل روز اول بود ...
و من تازه متولد شده بودم ...
روزنه ها ...
هرچند توهم ...
هرچند خیال ...
می دانی بانو ...
عمریست با این توهمات و خیالات زنده ام
و حتی امشب ٫
که رویا نبود ٫
توهم نبود
و حتی اگر بود هم
به همین اندازه
زیبا و پر امید بود ...
بانو آمد ...
بانو خندبد ...
و من هم .
--------------------------------------
پ ن : دارد ٫ دارم