روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده

روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده

____________________________________________________________________________
روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده

روزمره گے هاے پسرے به نام سیزده

____________________________________________________________________________

مرهّ گی ۱۹۸



توی یه سری عکسای زمان جنگ و جبهه ی بعضیا

همیشه یه پوست هندونه ای خربزه ای ٫

ازین جور بساطا گوشه ی عکس دیده می شده.

به این فکر می کنم ٫ که

یا بلدیم یا بلد نیستیم 

یا می خوایم یا نمی خوایم

اینکه توی بدترین شرایط هم

حواسمون باشه و کاری کنیم

که بهمون خوش بگذره 

-----------------------------------------------

پ ن : یا آره یا نه ...

مرهّ گی ۱۹۷



...


-----------

پ ن : ...

مرهّ گی ۱۹۶



مرا ببخش

که اینگونه

کودکانه هایم در مقابلت

اوج می گیرند

در هر ثانیه

بار ها و بار ها

متولد می شوند

متفاوت خاص است

فقط همین را می دانم

و من نمی خواهم این ها را

اما نمی توانم نخواهم این ها را

و تو چنان مرا از اینجا دور می کنی

و به حال و هواهایی می بری که

هر کدامشان با دیگری فرق می کند

و من تنها همانند کودکی

در مقابلت می نشینم

دستانت را می گیرم

و با انگشتانت بازی می کنم

همین قدر قانعم می کند و

گویا دنیا را به من داده اند

آرام بازی می کنم با دستت

آرام بازی می کنم با انگشتهایت

و تو آرام با خاطرم بازی می کنی

این سو می بری ام ٫ آن سو می بری ام

و من انگار نه انگار ٫ چیزی نمی فهمم

و تنها وقتی که می روی

چشم حواسم که باز می شود

می بینیم ٫ با آنجایی که بودیم

زمین تا آسمان فاصله داریم

راستش را بخواهی

اصلا نمی دانم چرا ؟

هر طور که نکاه می کنم

می بینم این حال و هوا از ریشه مشکل دار است

نمی شود ٫ بحث نباید بشود و نمی خواهیم بشود نیست

نمی شود ٫ جورش جوری ناجور است که جور نمی شود

اما آنقدر بایدی برایم که تنها باید باشی و باشم در هوایت

---------------------------------------------------------------

پ ن : دلخوش به اندک ثانیه هایی که رخ می دهند

ماجرای من و دکتر روانپزشک



یه روز به اصرار دوستم رفتم پیشه یه دکتری

که دست نوشته هام رو خونده بود و دوست داشت منو معاینه کنه ...

اصن حرف به اوجایی که باید می رسید نرسید .....

-----------------------------------------------------------

- می شه خودتو معرفی کنی :

. چه فرقی می کنه ٫ همین که دارید می بینید حالا اسمش چی باشه چه فرقی می کنه

- خوب برای پرونده ی خودم می خوام ٫ لطفا بگید

. بنویسد داریوش ٫ نه اون خیلی بزرگ بود . فرهاد ٫ نه اون عاشق بود ..... اهان بنویسید امیر خودم چون چیزی نبودم و نیستم ٫ خودم و خودم .

- چند سالته ؟

. دوست ندارم این سئوالو می شه بریم بعدی ؟؟؟

- لطفا ...

. ۲۹ سال

- ......

. تموم شد سئوالاتتون ؟

- نه ٫ بگو هرچی می خوای بگو

. مگه من خودم خواستم بیام اینجا که هر چی دوست دارم بگم

عادت ندارم همینجوری بشینم واسه کسی حرف بزنم ٫ بپرسید جواب می دم

. چرا می نویسی ؟

- دوست دارم نوشتن رو !

. چه جوری می نویسی ؟

- با خودکار رو کاغذ یا توی نوتبوکم

. چرا این سبک می نویسی !

- سبک خاصی ندارم ٫ هر چی بیاد همونو همونجور می نویسم ....

. واسه کی می نویسی !

- خودم !

. دروغ می گی !!

- خوب واسه رضای خدا ... والا بابا

- دوست دختر داری ؟

. کسی رو سراغ دارید ؟؟؟؟

- جدی پرسیدم !!!

. منم جدی جواب دادم . اما نه

- چرا ؟؟

. چون ندارم ..

- چند وقته !!!

. دور از جونتون یه ۵ سالی هستش

- مشکل داری !!!!

. نه مشکل جنسی دارم و نه همجنس بازم

- ناراحت شدی ؟؟؟

. از چی ؟؟؟ نه بابا راحت باشید دکتر ٫ خیلیا اینو می پرسن

- چرا نداری

. وقت ندارم

- وقت چی

. وقت خودم رو

- چرا ؟

. پره

- چی وقتت رو پر کرده

. کار اجباری

- کی اجبار کرده

. خودم

- چرا ؟

. زندگی خرج داره ٫ زن و بچه خرج دارن

- پس زن و بچه داری ؟

. نه !!! کی گفته ؟

- الان گفتی خرج دارن

. گفتم خرج دارن ٫ نگفتم دارم

- پس واسه آینده پس انداز می کنی

. از این عادت ها ندارم ٫ واسه الان زندگی می کنم نه فردا

- چرا زندگی می کنی

. لذت می برم ٫ تا حال کنم

- چرا کار می کنی ؟

. کار رو دوست دارم زیاد

- پس واسه چی کار رو اجبار کردی ؟ واسه چی زن و بچه خرج دارن ؟ پس واسه چی ؟؟؟

. دکتر فکر کنم شما به دکتر بیشتر از من احتیاج داشته باشی ... آب بخور بفرما

- سابقه ی بیماری داری ؟؟

. اگه منظورت روانی و این چیزاست نه

- الان چته ؟

. الان هیچی ٫ خوبه خوبم

- چرا اینجایی ؟

. اصرار خود شما بعد از خوندن یه سری از دست نوشته هام ...

- اهان ٫ مرسی

.خواهش می کنم

- با کسی مشکل داری

. خدا نکنه ٫ نه

- کسی باهات مشکل داره

. من که کسی نیستم ٫ از کجا بدونم

- بزرگترین هدفت چیه

. سعی می کنم آدم باشم

- نیستی

. هستم

- پس چی

. بیشتر

- یعنی چی

. یعنی کامل

- نیستی

. شما هستی ؟

- من اول پرسیدم

. مهد کودک که نیست من اول پرسیدم ٫ پرسیدین جواب دادم

حالا من می پرسم شما جواب بده 

- دکتر منم

. از کجا می دونید من نیستم

- هستی ؟

. شاید

- می شه منو معاینه کنی

. نه

- چرا ؟

. وقت ندارم .

- یعنی چی ؟

. وقتم رو دادم به شما .

- من وقتت رو پس می دم .

. ممنونم . اجازه بدید من هم برم

- خوب معاینه م کن

. نه

- ااا چرا

. اا نداره من برای هر کسی دکتر نیستم

- یعنی چی ؟

. دکتر هستم اما برای یه نفر

- کی ؟؟؟

. سئوال بعدی !

- کی می ری !!!

. وقتی شما دیگه سئوالی نداشته باشی!!!

- می تونی بری !

. خوشحال شدم ٫ مراقب خودتون باشید دکتر . 

-----------------------------------------------------------------------

پ ن : پیش دکتر قلبم هم که می رفتم بعد از ۱۰ دقیقه بیرونم می کرد

مرهّ گی ۱۹۵



چشمهایم به شدت چرکین اند و خسته

بس که نظر دوخته اند به هر چیزی

که حتی اندکی می شود به تو مربوط گردد

که می توان در آن خبری از تو ٫ از قدمهایت یافت

دیشب خواب دیدم که خواب بودم تو آمدی

می بینی ٫ در خواب بودم که آمدی

این ممنوعیت در خوابم هم پابرجاست

----------------------------------------------

پ ن : سلولهای انفرادی تو