توی یه سری عکسای زمان جنگ و جبهه ی بعضیا
همیشه یه پوست هندونه ای خربزه ای ٫
ازین جور بساطا گوشه ی عکس دیده می شده.
به این فکر می کنم ٫ که
یا بلدیم یا بلد نیستیم
یا می خوایم یا نمی خوایم
اینکه توی بدترین شرایط هم
حواسمون باشه و کاری کنیم
که بهمون خوش بگذره
-----------------------------------------------
پ ن : یا آره یا نه ...
مرا ببخش
که اینگونه
کودکانه هایم در مقابلت
اوج می گیرند
در هر ثانیه
بار ها و بار ها
متولد می شوند
متفاوت خاص است
فقط همین را می دانم
و من نمی خواهم این ها را
اما نمی توانم نخواهم این ها را
و تو چنان مرا از اینجا دور می کنی
و به حال و هواهایی می بری که
هر کدامشان با دیگری فرق می کند
و من تنها همانند کودکی
در مقابلت می نشینم
دستانت را می گیرم
و با انگشتانت بازی می کنم
همین قدر قانعم می کند و
گویا دنیا را به من داده اند
آرام بازی می کنم با دستت
آرام بازی می کنم با انگشتهایت
و تو آرام با خاطرم بازی می کنی
این سو می بری ام ٫ آن سو می بری ام
و من انگار نه انگار ٫ چیزی نمی فهمم
و تنها وقتی که می روی
چشم حواسم که باز می شود
می بینیم ٫ با آنجایی که بودیم
زمین تا آسمان فاصله داریم
راستش را بخواهی
اصلا نمی دانم چرا ؟
هر طور که نکاه می کنم
می بینم این حال و هوا از ریشه مشکل دار است
نمی شود ٫ بحث نباید بشود و نمی خواهیم بشود نیست
نمی شود ٫ جورش جوری ناجور است که جور نمی شود
اما آنقدر بایدی برایم که تنها باید باشی و باشم در هوایت
---------------------------------------------------------------
پ ن : دلخوش به اندک ثانیه هایی که رخ می دهند
یه روز به اصرار دوستم رفتم پیشه یه دکتری
که دست نوشته هام رو خونده بود و دوست داشت منو معاینه کنه ...
اصن حرف به اوجایی که باید می رسید نرسید .....
-----------------------------------------------------------
- می شه خودتو معرفی کنی :
. چه فرقی می کنه ٫ همین که دارید می بینید حالا اسمش چی باشه چه فرقی می کنه
- خوب برای پرونده ی خودم می خوام ٫ لطفا بگید
. بنویسد داریوش ٫ نه اون خیلی بزرگ بود . فرهاد ٫ نه اون عاشق بود ..... اهان بنویسید امیر خودم چون چیزی نبودم و نیستم ٫ خودم و خودم .
- چند سالته ؟
. دوست ندارم این سئوالو می شه بریم بعدی ؟؟؟
- لطفا ...
. ۲۹ سال
- ......
. تموم شد سئوالاتتون ؟
- نه ٫ بگو هرچی می خوای بگو
. مگه من خودم خواستم بیام اینجا که هر چی دوست دارم بگم
عادت ندارم همینجوری بشینم واسه کسی حرف بزنم ٫ بپرسید جواب می دم
. چرا می نویسی ؟
- دوست دارم نوشتن رو !
. چه جوری می نویسی ؟
- با خودکار رو کاغذ یا توی نوتبوکم
. چرا این سبک می نویسی !
- سبک خاصی ندارم ٫ هر چی بیاد همونو همونجور می نویسم ....
. واسه کی می نویسی !
- خودم !
. دروغ می گی !!
- خوب واسه رضای خدا ... والا بابا
- دوست دختر داری ؟
. کسی رو سراغ دارید ؟؟؟؟
- جدی پرسیدم !!!
. منم جدی جواب دادم . اما نه
- چرا ؟؟
. چون ندارم ..
- چند وقته !!!
. دور از جونتون یه ۵ سالی هستش
- مشکل داری !!!!
. نه مشکل جنسی دارم و نه همجنس بازم
- ناراحت شدی ؟؟؟
. از چی ؟؟؟ نه بابا راحت باشید دکتر ٫ خیلیا اینو می پرسن
- چرا نداری
. وقت ندارم
- وقت چی
. وقت خودم رو
- چرا ؟
. پره
- چی وقتت رو پر کرده
. کار اجباری
- کی اجبار کرده
. خودم
- چرا ؟
. زندگی خرج داره ٫ زن و بچه خرج دارن
- پس زن و بچه داری ؟
. نه !!! کی گفته ؟
- الان گفتی خرج دارن
. گفتم خرج دارن ٫ نگفتم دارم
- پس واسه آینده پس انداز می کنی
. از این عادت ها ندارم ٫ واسه الان زندگی می کنم نه فردا
- چرا زندگی می کنی
. لذت می برم ٫ تا حال کنم
- چرا کار می کنی ؟
. کار رو دوست دارم زیاد
- پس واسه چی کار رو اجبار کردی ؟ واسه چی زن و بچه خرج دارن ؟ پس واسه چی ؟؟؟
. دکتر فکر کنم شما به دکتر بیشتر از من احتیاج داشته باشی ... آب بخور بفرما
- سابقه ی بیماری داری ؟؟
. اگه منظورت روانی و این چیزاست نه
- الان چته ؟
. الان هیچی ٫ خوبه خوبم
- چرا اینجایی ؟
. اصرار خود شما بعد از خوندن یه سری از دست نوشته هام ...
- اهان ٫ مرسی
.خواهش می کنم
- با کسی مشکل داری
. خدا نکنه ٫ نه
- کسی باهات مشکل داره
. من که کسی نیستم ٫ از کجا بدونم
- بزرگترین هدفت چیه
. سعی می کنم آدم باشم
- نیستی
. هستم
- پس چی
. بیشتر
- یعنی چی
. یعنی کامل
- نیستی
. شما هستی ؟
- من اول پرسیدم
. مهد کودک که نیست من اول پرسیدم ٫ پرسیدین جواب دادم
حالا من می پرسم شما جواب بده
- دکتر منم
. از کجا می دونید من نیستم
- هستی ؟
. شاید
- می شه منو معاینه کنی
. نه
- چرا ؟
. وقت ندارم .
- یعنی چی ؟
. وقتم رو دادم به شما .
- من وقتت رو پس می دم .
. ممنونم . اجازه بدید من هم برم
- خوب معاینه م کن
. نه
- ااا چرا
. اا نداره من برای هر کسی دکتر نیستم
- یعنی چی ؟
. دکتر هستم اما برای یه نفر
- کی ؟؟؟
. سئوال بعدی !
- کی می ری !!!
. وقتی شما دیگه سئوالی نداشته باشی!!!
- می تونی بری !
. خوشحال شدم ٫ مراقب خودتون باشید دکتر .
-----------------------------------------------------------------------
پ ن : پیش دکتر قلبم هم که می رفتم بعد از ۱۰ دقیقه بیرونم می کرد
چشمهایم به شدت چرکین اند و خسته
بس که نظر دوخته اند به هر چیزی
که حتی اندکی می شود به تو مربوط گردد
که می توان در آن خبری از تو ٫ از قدمهایت یافت
دیشب خواب دیدم که خواب بودم تو آمدی
می بینی ٫ در خواب بودم که آمدی
این ممنوعیت در خوابم هم پابرجاست
----------------------------------------------
پ ن : سلولهای انفرادی تو